فهرست مطالب

پایش - سال بیست و یکم شماره 5 (پیاپی 105، مهر و آبان 1401)

مجله پایش
سال بیست و یکم شماره 5 (پیاپی 105، مهر و آبان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/09/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • محمود طاووسی، فرشید رضایی، علی اصغر حائری مهریزی، ژیلا صدیقی، رامین مظفری کرمانی، راحله رستمی، فاطمه سربندی، آتوسا سلیمانیان، منا سادات اردستانی* صفحات 459-468
    مقدمه

    سازمان بهداشت جهانی تردید مردم به واکسیناسیون بیماری کرونا ویروس 2019(کووید-19) را به عنوان یکی از ده تهدید بزرگ سلامت جهانی در سال 2019 به رسمیت شناخته است، که احتمالا مانعی کلیدی برای تولید جهانی واکسن کووید-19 محسوب می شود. این مطالعه با هدف سنجش نگرش بزرگسالان ایرانی در خصوص واکسن کرونا و عوامل موثر بر آن در آذر 1400 انجام شد.

    مواد و روش کار

    این پژوهش از نوع مقطعی بود و بین زنان و مردان ایرانی بالای 18 سال که برای شرکت در مطالعه رضایت داشتند، با روش نمونه گیری خوشه ای و از طریق تماس تلفنی انجام شد. داده ها توسط پرسشنامه روا و پایای 13 گویه ای (5 گزینه ای، با نمره 1 تا 5 برای هر گویه و مجموع طیف امتیاز 13 تا 65) گردآوری شد. برای سهولت تحلیل امتیاز 65 به 100 تغییر داده شد و میانگین امتیازهای بالاتر از 64 در دسته مطلوب قرار گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS-22 انجام شد.

    یافته ها

    در این مطالعه 2649 نفر از افراد ساکن شهرها و روستاهای 31 استان کشور شرکت کردند (50/2% مرد و 49/8% زن). میانگین امتیاز نگرش نسبت به تزریق واکسن کرونا شرکت کنندگان در این مطالعه 64/1 از 100 (انحراف معیار 11/0) بود. نتایج بررسی عوامل تاثیرگذار بر نگرش بزرگسالان در خصوص واکسن کرونا با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که نسبت شانس نگرش مطلوب مردان نسبت به تزریق واکسن کرونا حدود 1/3 برابر زنان، در افراد متاهل حدود 1/4 برابر مجردها، و در افراد دارای وضعیت درآمد خانوادگی خوب حدود 1/6 برابر افراد دارای وضعیت درآمد خانوادگی بسیار بد بود. این نسبت در افراد با سطح تحصیلات زیر دیپلم حدود 25 درصد کمتر از افراد با تحصیلات دانشگاهی، و در افرادی که واکسن نزده بودند حدود 83 درصد کمتر از افرادی بود که واکسن زده بودند. آزمون یاد شده  بین متغیر وابسته "نگرش در خصوص واکسن کرونا" با سایر متغیرها از جمله سابقه تزریق واکسن، سابقه ابتلای افراد و اعضای خانواده شان به  بیماری کرونا، سابقه فوت اعضای خانواده افراد  در اثر بیماری فوق رابطه معنادار  نشان نداد.

    نتیجه گیری

    با توجه به تاثیر متغیرهای جنسیت، تاهل، وضعیت درآمد خانوادگی و تحصیلات بر نسبت شانس تزریق واکسن کرونا، برای بهبود نگرش در این خصوص باید مداخلات لازم و متناسب، با تمرکز بیشتر بر این متغیرها طراحی و اجرا گردد.

    کلیدواژگان: نگرش، واکسن، بیماری کرونا ویروس، ایران
  • عبدالله محمدیان هفشجانی، الهه توسلی*، الهام توسلی، فاطمه علی اکبری صفحات 469-479
    مقدمه

    اضطراب ناشی از ابتلای احتمالی یک عامل مخرب روانی است که می تواند منجر به بروز ناهنجاری های روحی و روانی در افراد جامعه شود، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی بر اضطراب خانواده بیماران مبتلا به کووید- 19 شهرکرد انجام گردید.

    مواد و روش کار

    مطالعه حاضر به صورت تجربی در سال 1400 روی خانواده های بیماران مبتلا به کووید -19 شهرکرد انجام شد، از هر خانواده یک نفر به صورت تصادفی بر اساس لیست دریافتی از مرکز بهداشت استان انتخاب و در گروه آزمون (50 نفر) و شاهد (50 نفر) قرار گرفتند. بعد از آن به گروه آزمون، آموزش های لازم بر اساس سازه های نظریه شناختی اجتماعی و اصول کنترل اضطراب با ارسال پمفلت ها و مطالب آموزشی، از طریق گروه واتساپی داده شد. داده های به دست آمده از مطالعه در 3 مرحله قبل از مداخله، بلافاصله بعد و 3 ماه بعد از مداخله جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 و آزمون های توصیفی- تحلیلی، تحلیل گردید.

    یافته ها

    بین میانگین نمرات سازه های نظریه شناختی اجتماعی و اضطراب خانواده بیماران قبل از مداخله تفاوت معناداری وجود نداشت. در عین حال بلافاصله و 3 ماه بعد از مداخله میانگین نمرات تمامی سازه های نظریه شناختی اجتماعی افزایش معناداری داشتند، از طرفی میانگین نمره اضطراب کاهش معناداری را در افراد گروه آزمون نشان داد.

    نتیجه گیری

    آموزش از راه دور مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی، نقش مهمی در کاهش اضطراب خانواده بیماران مبتلا به کووید-19 داشت.

    کلیدواژگان: نظریه شناختی اجتماعی، کووید -19، اضطراب، بیمار، خانواده
  • فرزین باقری شیخانگفشه، حجت الله فراهانی*، علی فتحی آشتیانی صفحات 481-490
    مقدمه

    همه گیری کووید-19 باعث ایجاد تغییرات زیادی در میزان فعالیت بدنی، کیفیت خواب و عادت های تغذیه ای مردم جهان شده است که سبک زندگی آن ها را تحت تاثیر قرار داده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف روانسنجی مقیاس تغییر در رفتارهای مرتبط با سبک زندگی طی شیوع کووید-19 انجام شد.

    مواد و روش کار

    روش این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. نمونه شامل 350 نفر (227 زن و 123 مرد) از دانشجویان دانشگاه های استان تهران در سال تحصیلی 1400 بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ویژگی های روانسنجی مقیاس تغییر در رفتارهای مرتبط با سبک زندگی از طریق آزمون تحلیل عامل تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزار R نسخه 4/1 در سطح معناداری 0/05 تحلیل شد.

    یافته ها

    روایی محتوایی گویه های پرسشنامه از نظر کیفی مطلوب تشخیص داده شد. نتایج تحلیل عاملی، بیانگر وجود یک ساختار تک عاملی برای مقیاس تغییر در رفتارهای مرتبط با سبک زندگی بود. میزان RMSEA مدل برابر با 0/07 و شاخص SRMR برابر با 0/09 بود که نشانگر مناسب بودن مدل بود. مقادیر محاسبه شده سایر شاخص ها (GFI، CFI، NFI، NNFI و IFI) به ترتیب 0/78، 0/82، 0/79، 0/79 و 0/82 بود که دلالت بر قابل قبول بودن مدل به دست آمده داشت. همچنین ضریب آلفای کرونباخ 0/92 به دست آمد.

    نتیجه گیری

    یافته ها بیانگر روایی سازه ای و پایایی قابل قبول مقیاس تغییر در رفتارهای مرتبط با سبک زندگی طی شیوع کووید-19 بود، بنابراین این مقیاس می تواند به منظور بررسی تغییرات ایجاد شده در کیفیت خواب، غذا خوردن و میزان فعالیت افراد طی همه گیری کووید-19 مورد استفاده قرار گیرد.

    کلیدواژگان: تغییر در رفتارهای مرتبط با سبک زندگی، کووید-19، اعتبار، روایی، دانشجویان
  • رویا یاوری، زاهد رضائی، نسترن کشاورز محمدی* صفحات 491-500
    مقدمه

    شیوع کووید-19 یک اورژانس سلامت جهانی و تبعیت از پروتکل های بهداشتی کلید اصلی جلوگیری از انتقال این بیماری است. هدف از مطالعه حاضر، مروری بر تحقیقات مرتبط، جهت بررسی عوامل موثر بر تبعیت از پروتکل های بهداشتی مرتبط با کووید-19 بود.

    مواد و روش کار

    این پژوهش، یک مطالعه مرور حیطه ای (scoping review) بود که در آن، مطالعات منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی بین سال های 1399 تا سال 1401 با کلید واژه های پروتکل بهداشتی، ماسک زدن، قرنطینه، فاصله گذاری، شستن دست ، و درک خطر در پایگاه داده های  PubMed،Web of Science،SID  و موتور جستجو Google Scholar استخراج شد.

    یافته ها: 

    از 147 مقاله استخراج شده در جستجوی اولیه، 22 مقاله مورد بررسی نهایی قرار گرفت. مروری بر مطالعات فوق منجر به شناسایی بیش از 30 عامل موثر در تبعیت از پروتکل های بهداشتی شد، عواملی که بیشترین نقش را در تبعیت افراد از پروتکل ها داشتند به ترتیب شامل جنسیت، درک خطر بیماری، اقدامات دولتی، نقش دوستان و خانواده، رسانه ها و منابع اطلاعاتی افراد بود. همچنین اقدامات محافظتی مانند در خانه ماندن و حفظ قرنطینه در صورت داشتن علایم، استفاده از دستمال یا آرنج خود در هنگام عطسه و سرفه و عدم استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی بیشترین میزان تبعیت و کمترین میزان تبعیت مربوط به شستن دست ها بعد از عطسه و سرفه و نیز ضدعفونی کردن گوشی موبایل بود.

    نتیجه گیری: 

    برای افزایش تبعیت از پروتکل ها باید هنگام تدوین و طراحی برنامه های آموزش عمومی، عوامل تاثیرگذار فردی و محیطی موثر بر تبعیت از پروتکل ها، تسهیل کننده ها، موانع و مشوقین رفتار با توجه به ویژگی های مختلف افراد مورد توجه قرار گیرند؛ این امر مستلزم شناسایی مهم ترین عوامل موثر و پیش بینی کردن آن در جامعه هدف هر برنامه می باشد.

    کلیدواژگان: کووید-19، پروتکل های بهداشتی، ماسک، قرنطینه، فاصله گذاری، شستن دست ها، درک خطر
  • امین اسدی حیه*، مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علیپور صفحات 501-511
    مقدمه

    بخش قابل توجهی از تفاوت های مربوط به اختلال جنسی و رفتارهای جنسی پرخطر در افراد از طریق مدل کنترل دوگانه که تحریک و بازداری جنسی را می سنجد، قابل پیش بینی است. بر همین مبنا و با توجه به عدم بررسی مشخصه های این مقیاس در جامعه مردان ایرانی؛ هدف پژوهش حاضر تعیین مشخصه های روانسنجی پرسش نامه تحریک و بازداری جنسی در مردان ایرانی بود.

    مواد و روش کار

    این مطالعه، یک طرح پژوهش توصیفی بود. شرکت کنندگان این پژوهش 200 نفر از معلمان متاهل شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اجرای این پژوهش در ابتدا به ترجمه پرسش نامه و سپس ترجمه معکوس و مقایسه آن با پرسش نامه اصلی پرداخته شد. در این پژوهش از مقیاس تحریک و بازداری جنسی میلهاوزن و همکاران (2010) و تمایل جنسی هالبرت (1991) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی، مطالعه ی نیکویی برازش، تحلیل عاملی تاییدی مرحله ی اول و دوم و همچنین محاسبه پایایی استفاده شد.

    یافته ها:

     نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که مدل6 بعدی پرسش نامه تحریک و بازداری جنسی (شناخت های بازدارنده، روابط مهم، عناصر زوجی، تحریک پذیری، ویزگی های همسر و مکان رابطه) مطابق با الگوی کنترل مضاعف است و همچنین برازش قابل قبولی دارد. ریشه میانگین مربعات خطای تقریب 0/064و شاخص برازش مقایسه ای 0/916 مطلوب ارزیابی شد. آلفای کرونباخ کل مقیاس 0/894 و زیر مقیاس ها به ترتیب 0/832، 0/805، 0/731، 0/780، 0/812، 0/766 بود. همچنین ضریب همبستگی درون طبقه ای بزرگتر از 0/8 به دست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد که نسخه فارسی پرسش نامه تحریک/ بازداری جنسی ابزار مناسبی برای استفاده در جامعه مردان ایرانی است ومتخصصان می توانند از این ابزار در مراکز مشاوره و درمانی جهت تشخیص رفتارهای جنسی پرخطر و عملکرد جنسی ضعیف مردان استفاده کنند.

    کلیدواژگان: بازداری جنسی، تحریک جنسی، خصوصیات روانسنجی، مردان
  • علی منتظری*، آزاده طاولی، فرزانه مفتون، منصوره فرهنگ نیا، فاطمه نقی زاده موغاری، ملیکا نورانی، نگار تشکری، حوریه حسن پور صفحات 513-523
    مقدمه

    مواجه شدن با منابع اطلاعاتی گوناگون، مواجهه بیش از حد اطلاعاتی و اطلاعات گمراه کننده درباره بیماری کرونا، سلامت روانی افراد را به مخاطره می اندازد. تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه منابع اطلاعاتی و میزان تاب آوری با  شدت اضطراب فراگیر در همه گیری بیماری کرونا انجام شد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه مقطعی در سال 1400 در بین بزرگسالان تهرانی 18 سال و بالاتر انجام شد. تعداد نمونه ها 400نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، به این صورت که لینک پرسشنامه های الکترونیکی از طریق شبکه های اجتماعی مجازی در اختیار نمونه های مطالعه قرار گرفت. پرسشنامه ها شامل اطلاعات دموگرافیک، منابع اطلاعاتی، پرسشنامه اضطراب فراگیر (GAD-7) و فرم کوتاه پرسشنامه تاب آوری (BRS) بود. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و رگرسیون لجستیک توسط نرم افزار SPSS نسخه 23 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    در این مطالعه 400 نفر شرکت کردند. میانگین سن پاسخ دهندگان 12/42±32/17 سال بود. یافته ها نشان داد، بیشتر افراد اطلاعات خود درباره کووید -19 را با استفاده از فضای مجازی (23/8 درصد) و تارنماهای خبری (21/0 درصد) بدست می آورند. در مطالعه حاضر، میانگین (انحراف معیار) نمره اختلال اضطراب فراگیر (3/76) 6/16 بود. 139 نفر (34/8 درصد) از شرکت کنندگان حداقل اضطراب، 199نفر (49/8 درصد) اضطراب خفیف، 48 نفر (12 درصد) اضطراب متوسط و 14 نفر (5/3 درصد) اضطراب شدید داشتند. همچنین میانگین (انحراف معیار) نمره تاب آوری (0/63) 3/14 با دامنه تغییرات (5-1) بود. 138 نفر (34/5 درصد) از مخاطبان تاب آوری کم، 248 نفر (62/0 درصد) تاب آوری معمولی، و 14 نفر (3/5 درصد) تاب آوری زیاد داشتند. نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داد میزان تاب آوری با کاهش شدت اضطراب (0/0001>P) و استفاده از فضای مجازی (0/005=P) با افزایش شدت اضطراب افراد در طول همه گیری بیماری کرونا، رابطه معناداری دارد.

    نتیجه گیری:

     در همه گیری کرونا نوع منابع اطلاعاتی و میزان تاب آوری با شدت اضطراب در افراد ساکن تهران ارتباط داشت. همچنین صرف زمان بیشتر در فضای مجازی با اضطراب بالاتر افراد مرتبط بود. از سوی دیگر تاب آوری بیشتر با کاهش شدت اضطراب ارتباط داشت.

    کلیدواژگان: اضطراب، تاب آوری، منابع اطلاعاتی، همه گیری بیماری کرونا، مطالعه بر خط
  • علی محمد مصدق راد* صفحات 525-528

    سازمان های بهداشتی و درمانی، سازمان های اجتماعی بسیار پیچیده و چند تخصصی هستند که هدف آنها تامین، حفظ و ارتقای سلامتی مردم جامعه است. این سازمان ها با موضوع مرگ و زندگی مردم در ارتباط هستند و دارای کارکنان متخصص و باهوش هستند. بنابراین، مدیریت سازمان های بهداشتی و درمانی با مدیریت سایر سازمان های خدماتی متفاوت است و از اهمیت خاصی برخوردار است. موفقیت مدیران بهداشتی و درمانی به استعداد و شخصیت آنها بستگی دارد. استعداد شامل هوش، دانش و مهارت؛ و شخصیت در برگیرنده عقاید، ارزش ها، نگرش ها و رفتارهای مدیر است.

    کلیدواژگان: مدیران بهداشتی و درمانی، سه گانه تاریک شخصیت، ماکیاولیسم، خودشیفتگی، جامعه ستیزی
  • عبدالجواد خواجوی، هایده هاشمی زاده* صفحات 529-530

    ضرورت تغییر از رویکرد بیماری محوری (نگاه منفی به سلامت) به رویکرد سلامت محور(نگاه مثبت به سلامت) (Salutogenic approach) و حرکت به سمت سلامت و رفاه در اواخر دهه 1970 میلادی با کارهای آنتونوفسکی مطرح شد. آنتونوفسکی در مطالعات سلامت به جای واژه بیماری، کلمه سالوتوژنزیس را به کار برد که از واژه سالوتو (salute) به معنای سلامتی و ژنزیس (genesis) به مفهوم پیدایش تشکیل شده است. وی با سابقه ای که در جامعه شناسی پزشکی داشت در پی تغییر پارادایم سلامت، از پاتوژنزسیس به پاتوژنزسیس همراه با سالوتوژنزیس بود. او معتقد بود که پاتوژنزیس بیش از حد بر تفکر ما چیره شده و در نتیجه حوزه ارتقای سلامت را زمین حاصلخیزی برای چنین تغییری می دانست [1]. آنتونوفسکی مدعی بود که سلامت و بیماری نباید به عنوان مفاهیمی دوگانه، بلکه به عنوان یک پیوستار در نظر گرفته شوند. سالوتوژنزیس به روشی متفاوت از جنبش روانشناسی مثبت گرا (positive psychology Movement)، پارادایم پاتوژنیک غالب (Dominant pathogenic paradigm) را به چالش می کشد. در نگاه او مردم و دست اندرکاران ارتقای سلامت به جای اینکه به یکی از دوگانه سلامت یا بیماری فکر کنند باید به پیوستاری از «سلامتی» تا «بیماری» بیندیشند. در چنین رویکردی، هیچ کس به عنوان سالم یا بیمار دسته بندی نمی شود و همه ما در جایی بین قطب های فرضی سلامت کامل و بیماری کامل قرار می گیریم [2]...

    کلیدواژگان: رویکرد سالوتوژنیک، ارتقای سلامت
|
  • Mahmoud Tavousi, Farshid Rezaei, Aliasghar Haerimehrizi, Jila Sadighi, Ramin Mozaffari Kermani, Raheleh Rostami, Fatemeh Sarbandi, Atoosa Soleimanian, Mona Ardestani* Pages 459-468
    Objective (s)

     The World Health Organization has recognized public reluctance to vaccinate against Covid-19 as one of the ten biggest threats to global health in 2019. Vaccination hesitancy is likely to be a key obstacle to global production of a Covid-19 vaccine. In order to develop universal access to the corona vaccination program, this study was conducted with the aim of measuring the attitude of Iranian adults regarding the corona vaccine and the factors affecting it in the autumn  of 1400.

    Methods

    This was a cross-sectional study and was conducted among Iranian men and women over 18 years of age who consented to participate in the study using cluster sampling method and through telephone calls. The data was collected by a 13-item valid and reliable questionnaire and were analyzed using the SPSS-22 software.

    Results

    In all 2649 Iranians were studied (50.2% men and 49.8% women). The mean attitude score towards the corona vaccine injection was 64.1 out of 100 (SD = 11.0). The results of the multivariate logistic regression analysis showed that the positive attitude of adults regarding the corona vaccine was significantly associated with male gender (OR= 1.31, 95% CI: 1.009-1.71), and marital status (OR for married = 1.35, 95% CI: 1.054-1.75). The results showed no significant association between positive attitude and other variables such as, history of corona vaccine injection, history of corona disease, and also the death history of participants' family members due to corona.

    Conclusion

    The findings suggest to increase positive attitudes towards corona virus females and those who are single, divorced and widowed should be targeted.

    Keywords: Attitude, vaccine, covid-19, Iran
  • Abdollah Mohammadian-Hafshejani, Elahe Tavassoli*, Elham Tavassoli, Fatemeh Aliakbari Pages 469-479
    Objective

    The purpose of the current study was to investigate the effectiveness of a social cognitive theory-based distance educational intervention on anxiety in families of patients with COVID 19.

    Methods

    This interventional study was conducted on families of patients with COVID-19 in Shahrekord, Iran in 2021. Based on the list received from the health center, 100 adult members from families with Covid-19 patients randomly were selected and assigned to the intervention and the control groups (50 per each group). The intervention group received a distance education framed as the structure of social cognitive theory while the control group received some educational material not related to the study by sending pamphlets, educational materials through the What Sapp group. The data used in the study were collected at three stages, including before the intervention, immediately after, and three months after the intervention. Using SPSS software version 25, the data were analyzed

    Results

    Before the intervention, there were no significant differences between the study groups in terms of the mean scores of the constructs of social cognitive theory and anxiety. However, after the intervention and three months after trainings the mean scores of the constructs of social cognitive theory increased significantly in experimental group. The mean scores of anxiety in the experimental group also decreased significantly three months after trainings.

    Conclusion

    Distance training based on the social cognitive theory was effective in decreasing anxiety in families of patients with Covid-19.

    Keywords: Social Cognitive Theory, COVID 19, Anxiety, Patient, Family
  • Farzin Bagheri Sheykhangafshe, Hojjatollah Farahani*, Ali Fathi-Ashtiani Pages 481-490
    Objective (s)

    The COVID-19 pandemic has caused many changes in the amount of physical activity, sleep quality, and eating habits of people worldwide that have affected their lifestyles. In this regard, the present study aimed to determine the validity and reliability of the scale of change in lifestyle-related behaviors during COVID-19.

    Methods

    The was a descriptive evaluation. The sample consisted of 350 (227 females and 123 males) university students in Tehran in the academic year 2021 who were selected by convenience sampling method and completed the scale of change in behaviors related to lifestyle. Psychometric properties of the scale were assessed by confirmatory factor analysis, and internal consistency (Cronbach's alpha) using R software version 4.1.

    Results

    The single-factor structure of the change in lifestyle-related behaviors scale was investigated and confirmed (CFI=0.82, RMSEA=0.07). Also, Cronbach's alpha coefficient for the scale of change in lifestyle-related behaviors was 0.92.

    Conclusion

    The structural validity and reliability of the Iranian version of the scale of change in lifestyle-related behaviors during the outbreak of COVID-19 found to be acceptable.

    Keywords: Changes in lifestyle-related behaviors, COVID-19, Reliability, Validity, Students
  • Roya Yavari, Zahed Rezaei, Nastaran Keshavarz Mohammadi* Pages 491-500
    Objective (s)

    The outbreak of Covid-19 is a global health emergency. Compliance with health protocols is the main key to preventing the transmission of this disease. The purpose of the present study was to review the related research to investigate the factors affecting compliance with health protocols related to Covid-19.

    Methods

    This scoping review examined studies published in Persian and English language biomedical journals with related keywords including health protocols, masking, quarantine, distancing, hand washing, and risk perception in search engines such as Google Scholar, PubMed, Web of Science, and SID.

    Results

    In all 22 relevant articles were entered into the review. The results led to the identification of more than 30 effective factors in compliance with health protocols. Factors such as gender, understanding the risk of disease, government measures, the role of friends and family, the media, and people's information sources played the biggest role in people's compliance with the protocols, respectively. Also, protective measures such as staying at home when feeling unwell, covering coughs and sneezes, and not using public transportation during the COVID-19 pandemic had reported having the highest compliance rate and the lowest was behaviors such as washing hands after sneezing and coughing as well as disinfecting the mobile phone.

    Conclusion

    To increase compliance with protocols, it is necessary to consider individual and environmental factors affecting compliance with protocols, which can be categorized as facilitators, barriers, and encouragers of target health behaviors as these factors are context and time-dependent. Timely identification of accurate factors in any country is a key step in formulating and designing interventions to manage pandemics such as Covid- 19

    Keywords: Covid-19, health protocols, mask, quarantine, distance, hand washing, risk perception
  • Amin Asadihieh*, Mahnaz Aliakbaridehkordi, Ahmad Alipour Pages 501-511
    Objective (s)

    A significant part of the variance in sexual dysfunction and high-risk sexual behaviors in individuals can be predicted through a dual control model that measures sexual excitation and sexual inhibition. The present study aimed to evaluate the psychometric properties of the sexual excitation and inhibition questionnaire in the Iranian men.

    Methods

    This was a cross sectional study. A sample of 200 married male teachers from Tehran who were selected through the convenience sampling method participated in the study and completed the Sexual Inhibition/Sexual Excitation Scales (SIS/SES) and the Hurlbert Index of Sexual Assertiveness. Forward-backward translation procedure was applied to provide the Iranian version of the SIS/SES. The correlation coefficient, the goodness of fit indices, First and second-order confirmatory factor analysis, and reliability were used for data analysis.

    Results

    The results of confirmatory factor analysis showed the 6-dimensional model of sexual excitation and inhibition questionnaire (Inhibitory Cognitions, important relations, Pair elements, Arousability, Partner’s characteristics, and Relationship location) showing acceptable fit to the data. The root mean square error of approximation was estimated to be 0.064 and the comparative fit index was estimated to be 0.916. Cronbach's alpha of the whole scale was 0.894 and the subscales were 0.832, 0.805, 0.731, 0.780, 0.812, and 0.766, respectively. Also, the intraclass correlation coefficient was higher than 0.8 lending support to the stability of the questionnaire. Convergent and divergent validity was satisfactory.

    Conclusion

    The results showed that the Persian version of the Sexual Inhibition/Sexual Excitation Scales (SIS/SES) is an appropriate instrument for use in Iran, and experts can use this questionnaire in counseling and therapy centers to detect high-risk sexual behaviors and poor sexual performance of men.

    Keywords: Sexual Inhibition, Sexual Excitation, Psychometric Properties, Men
  • Ali Montazeri*, Azadeh Tavoli, Farzaneh Maftoon, Mansoureh Farhangnia, Fatemeh Naghizadehmoghari, Melika Nourani, Negar Tashakkori, Hoorie Hoorie Hassanpour Pages 513-523
    Objective

    Over-exposure to misinformation or various information resources about covid-19 might cause mental health problems. The present study was conducted to investigate the relationship between information sources and resilience on the severity of general anxiety in people living in Tehran during the covid-19 pandemic. 

    Methods

    A cross-sectional study was conducted in Tehran in 1400. Samples were adults over 18 years old. The data was collected via Interment. The link of electronic questionnaires was shared through social media such as WhatsApp, Telegram and Instagram. We asked the participant to answer the questionnaires through the link provided. We collected data on demographic information, and sources of the information. In addition, the General Anxiety Disorders (GAD-7) and the Brief Resilience Scale (BRS) Questionnaires were administered. Descriptive analysis and logistic regression were performed to analyze the data using the SPSS software version 23.

    Results

    In all 400 adults were participated in the study. The mean age of the participants was 32.17± 12.42 years. The findings showed that, 23.8% of the respondent used social media for information about Covid-19, and 21.0% used news agencies or web sites. The mean GAD score was 6.16±3.76 indicating that 139 participants (34.8%) had minimum anxiety, 199 (49.8%) had mild anxiety, 48 (12%) had moderate anxiety and 14 (3.5%) had severe anxiety. Also, the mean BRS score was 3.14±0.63 indicating that 138 (34.5%) had low resilience, 248 (62.0%) had normal resilience, and 14 (3.5%) had high resilience. Logistic regression analysis showed that a significant association exists between decreased anxiety and higher resilience (P < 0.0001), and increased anxiety with more social media use (P = 0.005).

    Conclusion

    The source of information and resilience affected anxiety during the covid-19 pandemic. People who spent more time on social media during the corona epidemic experienced higher anxiety. The findings also confirmed that more resilience is effective in reducing the severity of anxiety.

    Keywords: Anxiety, Resilience, Information resources, Covid-19, Corona virus, pandemic, Online survey
  • Abdoljavad Khajavi, Haydeh Hashemizadeh* Pages 529-530